نگاهی به بیست و هفتمین دوره نمایشگاه کتاب تهران (93(
اردیبهشتِ کتاب
افشین معشوری
بیست و هفتمین دوره ی نمایشگاه کتاب تهران |
سالهاست تا به یاد داریم در اردیبهشت ماه «نمایشگاه کتاب تهران» برگزار می شود. حاصل دست
آورد یک ساله نویسندگان، پژوهشگران، شاعران، هنرمندان و... که به صورت ویترینی خوش
رنگ و لعاب در دید عموم قرار می گیرد. جدا از برگزاری نمایشگاهی- که ناشران خارجی هم در آن شرکت می کنند- نکاتی همواره وجود دارد.
مسایلی نظیر محل نمایشگاه، نوع برگزاری، نوع چیدمان، سرویس دهی ها، قیمت ها و...که
به نظر می رسد سال به سال دریغ از پارسال می شود. نمایشگاه امسال البته به لحاظ کمی
بهتر از سال های قبل بود؛ اما کیفیت آن به زعم بسیاری از شرکت کنندگان و حتی نویسندگان
پایین تر بود. با این حال نگاهی کلی به وضعیت نمایشگاه کتاب تهران به ما می گوید باید
فکری به حال آن ها کرد.
ورودی نمایشگاه
تفاوتی ندارد با مترو به نمایشگاه رفته باشید، با تاکسی و یا حتی با اتومبیل
شخصی! به هر حال در هر صورت باید برای رفتن به داخل نمایشگاه مقدار بسیار زیادی پیاده
روی کنید. اگر با اتومبیل شخصی رفته باشید ابتدایی ترین معضل همان یافتن پارکینگ است،
اگر چه توقفگاه برای نمایشگاه تدارک شده؛ اما میزان آن با تقاضای مراجعین تناسب ندارد.
اگر با تاکسی و یا دیگر وسایل عمومی مراجعه کرده باشید، باز می باید از یکی از ورودی ها وارد شوید. پیش
از ورود البته دیدن نیروهایی که همین یکی دو هفته پیش رییس جمهوری، بودن آن ها را برای اهالی فرهنگ ضروری نمی دانست؛
توی ذوق می زند؛ اما از این مرحله که بگذریم با ازدحام کاغذ و بیلبوردهایی مواجه می
شویم که واقعا سرگیجه آور است. صدای گوینده یی که تنها هنرش اعلام تبلیغات است، دیگر
ابزار سرگیجه ابتدای ورود است.
ون های کم پیدا
به روال سال های پیشین، کار جابجایی افرادی که می آمدند بر عهده ون های کرایه
یی گذاشته شده بود. امسال اسپانسر این تاکسی ها یکی از بانک ها بود. البته معلوم نیست
سرویس ها کم بود، راننده ها کم کاری می کردند و یا واقعا تقاضا زیاد بود. چون تا هنگام
خروج از مصلی اصلا به چشم نیامدند و نگارنده وقت خروج -بسیار اتفاقی- از کنار صف طویلی
رد شد که گویا برای تاکسی ایستاده بودند.
چادرهای پرشمار
اطراف مسیر ورودی تا صحن اصلی(ایضا از صحن اصلی تا در خروجی) پر شده از چادرهایی
با عناوین مختلف، از موسسات آموزش عالی گرفته تا انتشاراتی که مختص نشر کتاب های درسی
بود، باید به این ها اضافه کرد غرفه های چادری یی که به کار فروش اغذیه و اشربه مشغول
بودند و البته تعداداد شان آن قدر زیاد بود که گویی خلق الله برای صرف غذا آمده اند
و فضا را بیشتر تفریحی نشان می دهد تا فرهنگی ! از دیگر غرفه هایی که به چشم آمد، غرفه شیک شرکت هایی که اینترنت می فروشند و نیز چادرهایی
که نسل تازه یی از تلفن های همراه را عرضه می کنند. با این همه یکی از مترجمین با سابقه
کشورمان در گفت و گویی کوتاه گفت: «کاش مسئولین محترم فکری به حال این سالن های چادری
می کردند، زیرا داخل آن بسیار گرم و آلوده
بود».
داخل صحن اصلی
صحن اصلی نمایشگاه البته حکایت جداگانه یی داشت. راهروهایی نسبتا منظم که غرفه ها مطابق معمول بر اساس حروف الفبا چیده شده
بود و به روال گذشته در ورودی ها نیز اسامی غرفه ها دیده می شد. با این همه بعضی غرفه
های به قول موسیقی دان ها –فالش- می
زدند و آنچنان بی سلیقه چیده شده بود که زحمات غرفه های کناری را نیز بر باد می داد.
در بعضی از غرفه ها تنها چند پوستر خودنمایی می کرد و حتی چند انتشارات تنها با یک
کتاب در نمایشگاه شرکت کرده بودند. عدم تدارک صندلی یکی دیگر از مواردی بود که به چشم
آمد و می شد در گوشه و کنار صحن و عموما در پلکان ها بازدید کنندگانی را دید، که با
وضع نامناسبی در حال استراحت بودند.
استقبال
به لحاظ کمی می توان حتی مدعی شد که شرکت کننده بیشتری نسبت به سالهای پیش
به نمایشگاه آمده اند. اما مانند همه سالها به نظر می رسد افراد می آیند تا ساعاتی
را فارغ از زندگی میان انبوهی کاغذ که هر یک به نحوی سیاه شده اند، بگردند. آنچه راقم
این سطور مشاهده کرد به طور میانگین خرید ها بسیار اندک بود. شاید 10 درصد یا کمی بیشتر
از ناشران آن طور که باید و شاید مورد توجه بازدید کنندگان قرار گرفته باشند. مشاهدات
عینی؛ ناشران رمان، شعر و ترجمه را در ردیف اول فروش و بازدید قرار می دهد؛ اما - همین
دسته از ناشران- نیز همگی مورد استقبال نبودند و آن ها که در طول سال بیشتر مورد توجه
بودند، در نمایشگاه با ازدحام علاقه مندانی مواجه بودند که برای خرید و اطلاع از تازه
ترین کتاب های منتشر شده می آمدند.
نظر دست اندرکاران فرهنگی
مدیر یکی از انتشاراتی ها پاسخ تعجب و سوالم در خصوص سوت و کور بودن اکثر غرفه ها را چنین داد:«مردم
ما فکر می کنند همه چیز را می دانند و دیگر نیازی نیست کتاب بخوانند» و این شاید تاسفی بر میزان استقبال از اکثر غرفه ها بود. یکی
دیگر از افرادی که مورد سوال قرار گرفت، خانم خبرنگاری بود که می گفت: «اغلب ما نمی
دانیم که باید سه ساعت کتاب بخوانیم تا بتوانیم سه دقیقه حرف حساب بزنیم»
تفاوت قیمت ها
البته نمی توان روی کار فرهنگی قیمت گذاشت؛ اما بهای پشت جلد کتاب ها یکی
دیگر از معضلاتی است که به نظر باعث نوعی رکود می شود. در حالیکه بسیاری از ناشران
قدیمی و معتبر، کتاب های شعر و داستان حدودا 80 تا 100 صفحه یی را 3500 تومان و یا
کمی بیشتر قیمت گذاری کرده و اغلب با 1000 تومان تخفیف عرضه می کردند، تعدادی از ناشران
که البته به نظر می رسید تازه کار -و یا نهایتا کم کار در سالهای پیش- بودند کتاب هایی
با همین تعداد صفحه را با قیمت 8000 تومان و یا حتی کمی بیشتر در معرض فروش قرار داده
بودند که با توجه به قیمت این روزهای کاغذ، به نظر می رسید نامناسب است و باعث بروز سردرگمی برای علاقه مندان بود.
نمایشگاهی که در جا می زند
به نظر می رسد نمایشگاه کتاب تهران هر سال خود را تنها تکرار می کند و کمتر
اتفاق تازه یی در آن می افتد. اگر چه به گفته مسئولین ناشران خارجی- با وجود اینکه
از سال پیش طلبکار بودند- باز در نمایشگاه
شرکت کرده اند؛ اما برای استفاده مثبت از زمان و فضایی که هر ساله در اختیار اهالی
فرهنگ قرار می گیرد، باید برنامه ریزی بهتری داشت. بد نیست تمهیداتی اندیشیده شود تا
مسئولان با توجه به بضاعت فرهنگی هر ناشر به آنها فضا بدهند و نه بر اساس درخواست آنها!
و در بخش امکانات رفاهی اگر چه نیاز مراجعه کنندگان به موادغذایی اجتناب ناپذیر است
اما اختصاص دادن بخش وسیعی از فضای باز مجموعه مصلی تهران به اغذیه فروشی ها با شئونات
همایش بزرگی مانند نمایشگاه کتاب تهران همخوانی ندارد و همانگونه که پیش تر نیز گفته
شد فضا را بیشتر شبیه مکان های تفریحی(خاصه آنچه از استادیوم های فوتبال مان سراغ داریم)
جلوه می دهد.
سخن پایانی
مکان نمایشگاه- به شهادت اغلب فعالان این حوزه- مناسب نیست و به گفته یکی
از مترجمین خوب کشورمان می توان به جرات ادعا کرد فردی که اولین بار برای تایید مصلی
تهران برای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران به این مکان پا گذاشته است، با اتومبیل وارد
محوطه شده و تنها شاید صحن آن را پیاده از نظر گذرانده باشد و این یعنی اینکه غافل
از آن بوده است علاقه مندان برای دسترسی می باید چه زحماتی را متقبل شوند. با این همه
امیدواریم سال آینده شاهد برگزاری نمایشگاه بهتر به لحاظ کمی و کیفی باشیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر