در باره ی ساعت ناهار کارمندان
بازیابی توان جسمی و روحی
افشین معشوری/روزنامه فرصت امروز
چند طبقه را بالا و پایین رفته اید تا پرونده را تکمیل کرده
و به امضای آخر برسانید. حالا ساعت حدود 1 بعد از ظهر است. کارمند مربوطه
پشت میز نیست. می گویند برای صرف ناهار رفته و بر می گردد. اگر شخص مورد نظر مدیر
باشد که اوضاع اصلا خوب نیست، چون خانم منشی می گوید:«من که نمی توانم به رییس ام
بگویم کی از ناهار بر می گردید!» این تقریبا برای اغلب ما ایرانی ها اتفاق افتاده
که در اداره یی گیر کرده ایم، به خیال خودمان پله ها را دو تا یکی رفته ایم تا پیش
از رسیدن وقت ناهار کارمندان(که سالهاست قاعده ی خاصی ندارد) کارمان تمام شده
باشد؛ اما سربزنگاه به مخمصه افتاده ایم و نه دل مان آمده راه مان را بگیریم و
برویم و نه وقتی ایستاده ایم برای اتمام کار، نتیجه گرفته ایم؛ اما مشکل چیست و از
کجا آغاز شده است؟
تا همین یکی دو دهه پیش به هر اداره، بیمارستان، سازمان و
حتی کارخانه یی که می رفتید، راس ساعت مقرر آشپزخانه یا رستوران آنجا شروع به کار
می کرد و کارمندان تقریبا یک ساعت وقت داشتند که برای صرف ناهار مراجعه کنند. غذای
کارکنان معمولا در درون -سازمان یا اداره- به وسیله ی آشپزهایی که در استخدام
بودند، تهیه می شد و نظارت آن نیز بر عهده ی بخش رفاهی همان سازمان ها بود.
با آغاز کوچک کردن
دولت -یا به قولی خصوصی سازی- آرام آرام این موضوع روند تازه یی به خود گرفت. بعضی
از ادارات به کلی ناهارخوری ها را در سازمان شان برچیدند. تعداد دیگری مکان ها را
در اختیار بخش خصوصی قرار دادند و بعضی دیگر به صورت قراردادی از آشپزخانه های غیر
سازمانی غذا تهیه کردند و برای مصرف کارمندان در رستوران همان اداره رساندند، با
این حال هیچگاه این اتفاق مورد تایید همگان قرار نگرفت، زیرا از یک سو مبالغ
پرداختی به جای ناهار به کارمندان(همان پول ناهار) کمتر از مبلغ یک وعده ی واقعی
بود و از سوی دیگر پیمانکاران بخش خصوصی پس از مدتی که از شروع قرارداد می گذشت -برای
سود بیشتر- از کیفیت می کاستند و به قول عوام«از سرو ته غذا می زدند» و شوربختانه
در نبود نظارت کافی دست کارمند جماعت از همه جا کوتاه می ماند.
به عنوان مثال از سرنوشت آشپزخانه و رستوران قدیمی ترین
خبرگزاری ایران یادی می کنیم. سال ها آشپزخانه ی این سازمان دارای آشپز و خدمه یی
بود که در استخدام سازمان بودند و روزانه کارشان را به همراه دیگر کارمندان آغاز
می کردند و هنگام ظهر کارکنان و مدیران سازمان از غذای آشپزخانه استفاده می کردند.
تصمیمات جورواجور، کار را به جایی رساند که پس از چند بار تغییر روش اداره ی
غذاخوری، سرانجام تصمیم گرفته شد «پیمانکاران تازه» به کلی غذاها را بیرون از
مجموعه تهیه کرده و تنها برای «سرو» از آشپزخانه استفاده کنند. این خود آغاز
مشکلات دیگری بود. یکی از کارمندان قدیمی این خبرگزاری در پاسخ ما در خصوص مشکلات
می گوید: «مشکل یکی دو تا نبود. مدتی هم مدیران، هم پیمانکار و هم کارمندان راضی
بودند، اما به مرور اتفاقات دیگری افتاد. ابتدا کارمندان شروع به اعلام نارضایتی
می کردند، سپس پیمانکار می گفت برایش به صرفه نیست و سرانجام با بی کیفیت شدن غذا
و البته خالی شدن بشقاب ها؛ دیگر «مدیران» غذای رستوران را نمی خوردند و برای خود
و میهمانان شان از بیرون غذا تهیه می کردند. پس از مدتی قرارداد پیمانکار فسخ و
باز روز از نو و روزی از نو! پیمانکار دیگر و باز همان اتفاقات گذشته» اما این
اتفاقات چه ارتباطی با ارباب رجوع دارد؟
با سرگردان شدن
کارمندان برای ناهار، هر فردی راهی را برگزید. یکی از غذای خانگی استفاده کرد،
دیگری رو به خوردن فست فود آورد. آن یکی به کلی از این وعده ی غذایی صرفنظر کرد و
یا دیرتر از زمان معمول(و در منزل) صرف
کرد و خلاصه ی کلام؛ این آغاز بر هم خوردن زمان غذاخوری کارکنان اداره ها شد که
دود آن مستقیما به چشم ارباب رجوع می رود.
بد نیست نگاهی به یکی از کشورهای حاشیه ی خلیج فارس
بیاندازیم. دوستی که سابقه ی کار در یکی از شرکت های تجاری« دبی» را داراست می
گفت:« روزی که برای امضای قرار داد رفتیم؛ اولین بار بود که برای کار از کشور خارج
می شدم، اگرچه پیشتر در ایران سابقه ی کارمندی داشتم؛ اما هیچگونه اطلاعی از وضعیت کار در خارج از ایران
را نداشتم. قرار و مدارها گذاشته شد و وقتی قرارداد آماده شد، در بخش مربوط به «صرف
چای و ناهار» آمده بود که تنها ساعت 10 صبح به مدت 15 دقیقه می توان برای نوشیدن
چای از اتاق کار خارج شد و برای ناهار هم یک ساعت(از ساعت13 تا 14) در نظر گرفته شده بود و در ساعات غیر از این
کارمند حق ترک محل کار را نداشت و صرف چای -یا دیگر آشامیدنیها پشت میز کار- به
کلی ممنوع بود و این برای من که صحنه های دیگری در ایران دیده بودم، جالب بود»
این در حالی است که در داخل کشور چنین انضباطی یا نیست و یا
اگر هم باشد کمتر به چشم می آید، حامد .ع که دانشجوی یکی از دانشگاه هاست می گوید:« هرج و مرج وجود دارد.
من تقریبا 6 سال است که در دانشگاه تحصیل می کنم و در تمام این 6 سال -بدترین ساعات
اداری دانشگاه- مربوط به ساعت 12 تا 2 بعدازظهر است که معمولا کارکنان برای صرف ناهار
تشریف می برند و برای برگشتن شان باید دست به دعا بود، مشخص نیست- این ساعت اداری-
چرا اینقدر باعث بی حوصلگی همه شده، ولی نظر شخصی ام این است که بیشتر کارکنان این
ساعت را برای شانه خالی کردن از کار اختصاص داده اند» او که بسیار از این وضع
آشفته و دل پردردی داشت، می افزاید:«شاید پایان کار اداری در هر روز مربوط به همین
ساعت می شود، آشپزخانه ها را هم تقریبا تعطیل کردند تا کارمندان وقت بیشتری برای صرف
ناهار داشته باشند»
با این حال علی رغم
اینکه حدود بیست سال (یا حتی کمی بیشتر) از ماجرای تعطیلی آشپزخانه ی ادارات می
گذرد در اردیبهشت ماه 90 به دلیل آنچه کاهش ساعات اداری در شهر تهران -به دلیل
آلودگی هوا- عنوان شد خبرگزاری ها از حذف زمان صرف ناهار کارمندان خبر دادند. نعمت
الله ترکی( معاون وقت برنامهريزي استاندار تهران) درباره ی نظارت بر حذف
ساعت ناهار در ادارات شهر تهران به ایسنا گفت:« بازرسان اداري دستگاهها وظيفه ی نظارت
بر اين امر را بر عهده دارند» تركي با بيان اينكه ساعت ناهار
ادارات به طور كلي حذف شده است، تصريح كرد: «در بخشنامه ی مربوط به اين امر يك بازه
زماني 20 دقيقهاي براي فريضه ی نماز كاركنان دستگاهها پيشبيني شده است و كليه ی
ساعت كاري پيشبيني شده در حال حاضر -كه از 8 تا 14:30 است -بايد صرف خدمترساني به
مردم شود».
وی همچنان مدعی شد که در شهرداری و قوه ی قضاییه نیز صرف
ناهار ممنوع اعلام شده است که در اين مورد هادي ايازي سخنگوي وقت شهرداري تهران گفت:«
شهرداري تهران شامل قانون ساعت کار14:30 عصر نمي شود و تا ساعت 16 فعال است و کارکنان
هم مي توانند ناهار ميل کنند، زيرا بسياري از فعاليتهاي شهرداري 24 ساعته و شيفتي است
و نمي شود به اين قانون استناد کرد.»
همچنين بررسي هاي ميداني(همان روزها) نشان داد ساعت ناهاري در
دادسراها و دادستاني تهران و دستگاههاي زير مجموعه ی قوه ی قضائيه همچنان برقرار است
و حتي پايان ساعت کاري هم براي اين دستگاهها هنوز ساعت 16 است.
روزنامه شرق در تاریخ 23 تیر 90 از قول رضا -كه كارمند دولتي
است- نوشت: «مگر ميشود تا 14:30 ناهار نخورد؟ در شهري مثل تهران تا برسيم خانه و ناهار
آماده شود ساعت ميشود 16. وقتي كاري عملي نيست، قانون هم بگذارند همه كار خودشان را
ميكنند. »البته اجراي قانون كاهش ساعت كاري و حذف ناهار در ادارات تهران و پرداخت
هزينه ناهار به كارمندان، اعتراض شهرستانيها را هم برانگيخت. كاوه كه يك كارمند شهرستاني
است، با لبخندي بيصدا ميگويد: «خوب است ديگر؛ هم پول ميگيرند، هم زود تعطيل ميشوند،
هم در وقت نماز ناهارشان را هم ميخورند. آنوقت دولت ميخواهد تشويق كند تا كارمندان
از تهران بروند. كاش ما هم تهراني بوديم.»
این مشکل سالهاست وجود دارد و در پی تغییر مدیریت ها بر آن
افزوده شده است؛ اما بد نیست بدانیم ماجرا از زمانی شدیدتر شد که در دولت دهم بنزین
های آلوده که توسط پتروشیمی ها تولید می شد باعث آلودن بیش از پیش هوای تهران شد و
به ناچار طرح های خلق الساعه و ناکامی مانند «دورکاری» و کاستن از ساعت های اداری
در دستور کار قرار گرفت. با این همه امروز در تابستان 93 این مشکل هنوز پابرجاست و حتی در شهرستان ها نیز
از این قاعده مستثنی نیست، چنانکه مهرنوش . ع که بارها به یکی از ادارات تامین اجتماعی
رشت مراجعه کرده؛ در این باره به«فرصت امروز» می گوید:« چند وقتی است کارم به تامین
اجتماعی شعبه 1 رشت افتاده، چشم تان روز بد نبیند. وقتی کارها انجام می شود تا به امضاها
برسد ساعت 11:30 است. سراغ هر کدام از کارمندان
می رویم می گویند رفته اند برای ناهار، نیم ساعت دیگر بر می گردند، نفر بغل دستی هم کارش را انجام نمی دهد! بعد هم
که نفر اول می آید و امضا می دهد، نوبت امضای بغل دستی است که او هم رفته برای ناهار!
بعد...تا فردا؛ فردا نفر بعدی رفته مرخصی ساعتی ! یکی جداً رسیدگی کند و یا بنویسند
که ساعت اداری تا 11:30»
تغذیه و خدمات
بی شک نقش تغذیه در راندمان کار کارکنان ادارات قابل انکار
نیست. کارشناسان معتقدند تغذیه ی صحیح و به موقع می تواند بازدهی کارکنان را به
مراتب بالاتر ببرد. اکنون بی شک کارمندان ؛ هم میان وعده صرف می کنند و هم ناهاری
را که از منزل با خود آورده، یا از بیرون از اداره سفارش داده و یا حتی از
پیمانکاران مستقر در ادارات تهیه کرده اند را به صورت نامنظم به مصرف می رسانند،
تنها تفاوت آن با پیش تر ها هماهنگ و مشخص نبودن وقت ناهار و تکلیف کسانی است که
می خواهند به انها رجوع کنند، است. ابتدایی ترین حسن صرف ناهار در وقت مقرر؛ تنظیم
سوخت و ساز بدن در مدت زمان مشخصی است که کارمند پس از آن آمادگی خواهد یافت به
ارایه ی خدمت بپردازد و از تجمع و نارضایتی ارباب رجوع نیز جلوگیری خواهد شد. «Refreshment» یا همان بازیابی قوای جسمی و روحی برای
کارمندان موضوعی است که باید فکر تازه یی برای آن کرد، چیزی که «آرش .ح» یک
دانشجوی پیشین دانشگاه های مالزی با اشاره به آن می گوید:«این موضوع در ادارت
مالزی وجود دارد، اگر چه گاهی بیش از اندازه است»
پایان سخن
شهروندی که در شرکتی خصوصی کار می کند، می گفت:«روز اول که
برای استخدام رفتم، شخص مصاحبه کننده گفت: نیازی نیست شما از منزل با خود هیچگونه
مواد خوراکی بیاورید. اینجا چای، نسکافه، قهوه وناهار(طبق فهرست هفتگی) موجود است
و شما هر روز –در زمان مشخص- می توانید از اینها استفاده کنید.» او با ذکر
این نکته هرگز فکر نمی کرده چنین قوانینی قابل اجرا باشد، می افزاید:«پس از مدتی
که از حضورم گذشت؛ مشاهده کردم نه تنها همه ی کارمندان به قوانین احترام می گذارند
که حتی احترام متقابلی بین روسا و کارمندان برقرار است و شاید بخش عمده یی از
موفقیت این شرکت -که در کار صادرات فعال است- همین دیسیپلین حاکم بر محیط است»
چیزی که به نظر می رسد باید مدیران امروزی درباره ی آن تجدید نظر کنند. تجربه نشان
داده وقتی کارمندان از مدیران بالادست خود رضایت قلبی داشته باشند گاهی نشدنی ها
را شدنی می کنند. درست مثل سربازانی که به
عشق فرمانده از جان شان می گذرند.