۱۳۸۸ بهمن ۲۲, پنجشنبه

کتاب قانون/مازیار میری

کتاب قانون
کارگردان:مازیار مـــــــیری
نویسنده فیلمنامه:محمد رحمانیان
مشاور کارگـــــــردان :پرویز پرستویی
تهیه کنـــــــــــــــــــــنده :محسن علی اکبری
بازیگران:پرویز پرستویی،دارین حمسه،داوود فتحعلی بیگی،فریده سپاه منصور،مهرداد ضیایی،فریبا جدی کار،نگار جواهریان و.....
فیلم به صورت روایی با صدای پرویز پرستویی"رحمان توانا"آغاز می شود، گروهی از مسئولین فرهنگی برای سمیناری به کشور لبنان می روند و در انجا تضادهای فرهنگی از همان ابتدای ورود شروع می شود.آوازخوانی راننده گروه که به مذاق"حاج هرسی"(داوود فتحعلی بیگی)خوش نمی اید.آماده باش بودن هتل های منطقه که باعث می شود گروه برای اسکان به محل دور از منازعه با اسراییل رفته و در هتلی با پرسنل و آشپزهای غیر مسلمان ساکن شوندو در این میان سخت گیری های "حاج هرسی"باعث می شود که همکارانش نیمه شب با استفاده از غفلت "حاجی"روانه رستورانهای بیرون از محل اقامت شان بشوند واین نمونه های واقعی بسیاری را در واقعیت به ذهن تماشاگر می اورد.
رحمان توانا فکر می کرد تنها اوست که از سخت گیریهای حاجی گرسنه مانده و به دل شب های بیروت زده است با صحنه های غذا خوردن همکاران دیگرش مواجه و سرانجام درگوشه ای ازشهر وارد رستورانی می شود که منجر به عشقی پاک شده و اصل داستان از این جا رقم میخورد.

*
سمینار شروع می شود،مترجم که همان خانم صاحب رستوران است با تاخیر خود را می رساند،مسئولین لبنانی به شدت مشغول گفت وگو هستند و ایرانی های حاضر با بی دقتی تام درحال خوردن وآشامیدن و پاک کردن شیشه عینک هستند و درواقع هیچ گونه تمرکزی روی جلسه ندارند.
در پایان این نوبت کنفرانس "حاج هرسی"به ژولیت(مترجم،صاحب رستوران،آمنه بعدی،دارین حمسه)می گوید:

شما که دارای این همه کمالات هستید کاش یک چادری ، روسری، چیزی روی سرتان می گذاشتید، به جهت همجواری عرض می کنم.(نقل به مضمون) و یک کتاب اخلاق اسلامی به او هدیه می دهد، غافل ازاین که ژولیت خود پیش از این به دنبال مطالعه اسلام است.
**
در سفر بعدی چیز زیادی دستگیر گروه نمی شود جزاینکه "ژولیت " با حجابی کامل و البته اسلامی روی صندلی ترجمه می نشیند و صد البته حاج هرسی این را از دم گرم ومسیحایی خود می داند نه چیز دیگری!
***
این رویدادها باعث دگرگونی در "رحمان توانا" و "ژولیت،آمنه" می شود و می فهمیم که هردو عاشق و دلباخته هم شده اند ،پس از چندی رحمان به بهانه "پاره ای مذاکرات"در معیت حاج هرسی به بیروت سفر می کنند و ماجرا با ازدواج وارد فاز اصلی می شود.عروس خانم به ایران می آید و در مراسم سفره ای که بود وقتی غیبت کردن خانم های حاضر در جلسه را می بیند تذکر می دهد و یاد اوری می کند که به جای خوردن گوشت مردار برادران دینی از خوردنی های سفره تناول کنند و این آغاز چالش های اوست با اقوام جدیدش که سالهاست مسلمانند.
****
نمونه های زیادی از تضاد بین کسانی که خود مسلمان شده اند و کسانی که پدر در پدر مسلمان بوده اند دیده یا شنیده ایم . دراین فیلم بازیگر خانم تازه مسلمان شده با ظرافتی خاص رفتارهای زشت ما ایرانی ها را(اعم از شرعی و عرفی) به یادمان می آورد.غیبت، کم فروشی، دروغ، قهرهای نا بجا،آزار و اذیت هایی که گاهی تنها از عهده آدم های مبتلابه سادیسم بر می آید و الخ...
*****
از انتقادهایی که در خصوص این فیلم شنیده می شود یکی اینکه خانم های ایرانی و مذهبی این فیلم کاملا زشت صورت و سیرت نشان داده شده اند و برعکس زن تازه مسلمان را خیلی نیکو چهره و سیرت نشان می دهد که این البته به نظر نقد غیر منصفانه ایست و شاهد عینی این مسئله خانم های حاضر ازجمله نگار جواهریان با چهره ی معصومش و خانم جدی کار و دیگر خانم ها که ابدا تماشاگر احساس نمی کند نویسنده یا کارگردان تعمدا در صدد تخریب چهره زن مسلمان و سنتی خودمان باشد .
باید قبول کنیم گاه در پیچ و خم زندگی روزمره آن چنان خدا و پیغمبر را در راه اهداف خودمان خرج می کنیم که تمام رفتار و گفتار فیلم به نظر واقعی می آید، باید قبول کنیم که کسبه محترم این روزها به مشتری به چشم اسکناسهایی می نگرند که تنها تفاوت شان درپاهایی است که دارند و راه می روند، باید قبول کنیم هرکه ضعفهایمان را بازگو کرد انگ های مختلفی به او می زنیم و از گردونه قلبمان بیرونش می کنیم ،باید قبول کنیم آرام آرام تبدیل به مسلمان شناسنامه ای شده ایم که از اصل دین دور افتاده ایم و خیلی چیزهای دیگر که باید قبول و باور کنیم.
آینه چون نقش تو بنمود راست/خودشکن آینه شکستن خطاست******
کتاب قانون فیلمی است با استانداردهای بالای سینمای ایران، هرچند ما ایرانی های استعداد بالاتری نیز داریم ؛اما وجود قوانین متعدد پیش تولید وپس تولید امکان مانور بیشتر روی موضوعات را از نویسندگان سلب می کند।

ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش/بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش


پی نوشت: بابت سالها تلاش در تئاتر کشور و عرصه نمایشنامه نویسی و فیلم نامه نویسی تشکر ویژه ای از جناب آقای محمد رحمانیان دارم، زنده باشید استاد!

۳ نظر:

داد گفت...

با شما موافقم فیلم خوبی بود

داد گفت...

دوست گلم مهدی عزیز:ببخشید برا ثر یک اشتباه پیامت حذف شد برای جبران دو پیام نوشتم با شما در خصوص کلیت این فیلم موافقم، فیلم شایسته ای بود ممنون که خواندی ونظر دادی اگرچه با بی دقتی من حذف شد.متشکرم

کوروش گفت...

کاش قدر استادانی چون رحمانیان را بدانیم، بدرود